فکر نکنم کسی نیاز به شواهدی برای افزایش ناگهان قیمت و نایابی کالاهایی مثل ماسک و ضدعفونیکننده دست و محیط در این روزها داشته باشد. همه ما این موضوع را احتمالا کاملا از نزدیک لمس کردهایم. موضوع خاص ایران هم نیست و کمابیش در همه کشورها همین اتفاق افتاده است.
در چنین شرایطی سوالات مهمیپیش روی اقتصاددانان، متخصصان اخلاق کاربردی، علوم اجتماعی، علوم رفتار و حوزههایی مثل مدیریت زنجیره تامین قرار میگیرد. اولین سوال احتمالا در راستای درک این است که چرا این اتفاق افتاده است: مردم میپرسند که یک ماسک ساده مگر نیاز به چه موادی دارد که قیمتش ناگهان ۳۰-۴۰ برابر شده است؟ سوالات بعدی جنبه هنجاریتری دارند: آیا اخلاقی است که یک فروشنده ناگهان قیمت را این قدر بالا ببرد؟ و نهایتا دسته سوم سوالات میپرسند چه کار باید کرد و سیاست بهینه چیست؟
بدون اینکه فعلا قصد داشته باشیم یک جواب آماده از پیش و ساده به این سوالات بدهیم، میتوانیم در قدم اول برخی اصول ابتدایی را فهرست کنیم که احتمالا افراد زیادی روی آنها توافق اولیه خواهند داشت.
در سمت تولید
- افزایش تقاضا برای این کالاها واقعی و عقلانی است. بسیاری از این کالاها تا همین ۲-۳ هفته پیش فقط برای جمعیت کوچکی از جامعه کاربرد داشتند و در نتیجه ظرفیت تولید و توزیع و موجودی آنها هم متناسب با همین سطح تقاضا بود. ولی با گسترش احتمال بیماری، ناگهان تقاضا برای آنها و تمایل به پرداخت برایشان دهها برابر شده است. در نتیجه به خاطر صلب بودن نسبی عرضه در کوتاهمدت و جهش شدید تقاضا، قیمت بالا رفته است.
- پس ما باید کاری کنیم که «انگیزه» تولید چنین محصولاتی در جامعه ناگهان بالا برود و تولید حقیقی آنها به سطح تقاضای جدید برسد. سیاستهای سمت بنگاهها و تولیدکنندگان باید معطوف به حداکثر کردن انگیزه تولیدکنندگان باشد و نه تخریب آن.
- به خاطر عوامل بالا، رفتار کوتاهمدت و میانمدت قیمت با هم فرق خواهد کرد. ماسکی که قیمتش الان ۳۰-۴۰ برابر شده است، ممکن است ظرف چند روز یا چند هفته به قیمت خیلی پایینتری برسد. چرا؟ چون رساندن تولید به سطح جدید نیازمند زمان است. عناصر زنجیره تامین با دیدن علامت قیمت جدید، ظرفیت خود را از محصولات دیگری که تقاضای آنها در این شرایط پایین آمده به سمت محصولاتی که الان تقاضا دارند سوق خواهند داد. ولی این کار نیازمند مقداری زمان و احتمالا تلاش است.
- باید بین افزایش قیمت ناشی از محدودیتهای موقت تولید در یک صنعت رقابتی و افزایش قیمت ناشی از قدرت بازار، انحصار و دستکاری عامدانه قیمت تفاوت گذاشت.
در سمت مصرف
- در شرایط اپیدمیکالاهایی مثل ماسک و ضدعفونیکننده جنبه «اکسترنالیتی مثبت» دارند چون مصرف آنها نه تنها به خود فرد فایده میرساند، بلکه باعث کاهش احتمال انتقال بیماری به بقیه هم میشود. در نتیجه ما با یک کالای خصوصی صرف طرف نیستیم و تامین کالاهای بهداشتی برای گروههای مختلف به نفع همه جامعه است.
- در هر جوابی که میدهیم نباید فراموش کنیم که مساله به جان انسانها مربوط است و زندگی آدمها در چنین شرایطی نباید ربط مستقیم به وضعیت اقتصادی و درآمد شخصی آنها داشته باشد. همدلی در تحلیل شرایط و ارائه پاسخها را نباید فراموش کرد.
- اقشار کمدرآمد در شرایط بحران به طور عمومیآسیبپذیرتر هستند. افزایش قیمت چنین محصولاتی (در حدی که کاملا از توان خرید آنها خارج میشود) آنها را خیلی بیشتر آسیبپذیر میکند.
- ارزش مصرفی ماسک و مواد بهداشتی برای همه یکسان نیست. کسانی که در مناطق در معرض اپیدمی(به خاطر شرایط جغرافیایی یا کاری) هستند نیاز خیلی بیشتری به چنین محصولاتی دارند تا کسانی که از آن دور هستند.
جمعبندی
چنین مسالههایی جوابهای ساده ندارند و بخشی از جواب به شدت به اقتضای شرایط مربوط است. ولی در هر صورت، مداخلههای نادرست و فکرنشده و ناگهانی در شرایط بحران بسیار هزینهزا است. نه تنها میتواند باعث فساد بلکه باعث ناکارایی و کمیابی بیشتر شود. هر قدمیباید خیلی فکرشده برداشته شود. در این بین ظرفیت اقدامات داوطلبانه و نوعدوستانه هم در سمت تولید و هم در سمت مصرفکنندگان را نباید دستکم گرفت.